سر سفره شام بودیم...حالا مهمانم بود...دبدم دآش بزرگم اومده،جا
برا نشستن اون نبود...رو کردم بهش گفتم میخوای من پیاده میشم تو بیا
جای من بشین؟
هیچ کس خنده نکرد!الا خودم!
بعد بلند بلند با خنده رو کردم ب مهمونا گفتم نمیدونید چ سوتی
دادم...
گفتن اتفاقأ فهمیدیم نمیخاستیم سوتیت برملا شه!
هیچی دیگه ضایع شدم خخخخ!
خیلی لحظه دردناکی بودا خیــــــلی!
:: موضوعات مرتبط:
علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی ,
,
:: برچسبها:
خاطرات خنده دار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 678
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0